من بهعنوان کسی که دارم تو دنیای طراحی UX/UI قدم برمیدارم، حس کردم بد نیست یه سری اصطلاحات کلیدی UI/UX مهم این حوزه رو با زبون خودم بنویسم.
من بهعنوان کسی که دارم تو دنیای طراحی UX/UI قدم برمیدارم، حس کردم بد نیست یه سری اصطلاحات کلیدی UI/UX مهم این حوزه رو با زبون خودم بنویسم. این اصطلاحات بهم کمک میکنن کارم رو بهتر انجام بدم و راحتتر با بقیه تیم، مثل برنامهنویسها یا مدیر محصول، حرف بزنم. بیاین با هم مروری کنیم:
چیزای پایهای رابط کاربری (UI)
- رابط کاربری (UI): همون چیزایی که چشم کاربر میبینه و باهاشون کار میکنه، مثل دکمهها، آیکونها یا رنگهای یه اپلیکیشن.
- چیدمان (Layout): اینکه المانها تو صفحه چطور کنار هم قرار میگیرن، مثلاً یه صفحه شلوغ یا ساده و منظم.
- فونت و متن (Typography): انتخاب فونت، اندازه متن و فاصلههاش که حس خوبی به کاربر بده.
- رنگها (Color Palette): یه سری رنگ مشخص که تو کل طراحی استفاده میشه و به پروژه هویت میده.
- آیکونها (Iconography): آیکونهای کوچیکی که به کاربر کمک میکنن سریع بفهمه چی به چیه.
- طراحی ریسپانسیو (Responsive Design): یعنی سایتمون یا اپلیکیشنمون تو موبایل، تبلت و لپتاپ درست کار کنه و بههم نریزه.
تجربه کاربری (UX) چیه؟
- تجربه کاربری (UX): حس کلیای که کاربر موقع کار با محصولمون داره، مثلاً راحت پیداش کرد یا کلافه شد؟
- پرسونا (Persona): یه شخصیت خیالی از کاربرای هدفمون، مثلاً یه دانشجوی 25 ساله که دنبال یه اپ سادهست.
- مسیر کاربر (User Flow): نقشه راهی که کاربر تو اپ طی میکنه تا به چیزی که میخواد برسه.
- وایر فریم (Wireframe): یه طرح ساده و اولیه از صفحه، بدون رنگ و لعاب، فقط برای اینکه ساختار معلوم بشه.
- پروتوتایپ (Prototype): یه نسخه آزمایشی که میتونیم باهاش تعامل کنیم و ببینیم محصول چطور کار میکنه.
- تست کاربر (Usability Testing): نشون دادن طراحی به آدمای واقعی تا ببینیم کجاها به مشکل میخورن.
اصطلاحات مربوط به پروسه طراحی
- تحقیق کاربر (User Research): حرف زدن با کاربرا و فهمیدن اینکه چی دوست دارن و چی نه.
- طراحی تعاملی (Interaction Design): فکر کردن به این که کاربر چطور با دکمهها و المانها کار میکنه، مثلاً چیو کلیک کنه یا سوایپ کنه.
- معماری اطلاعات (Information Architecture): مرتب کردن اطلاعات محصول که کاربر گم نشه.
- دسترسپذیری (Accessibility): طراحی طوری که همه بتونن ازش استفاده کنن، حتی کسایی که مشکل بینایی یا حرکتی دارن.
ابزارایی که باهاشون کار میکنم
- فیگما (Figma): ابزار مورد علاقهم برای طراحی و پروتوتایپ، چون همهچیز آنلاینه و همکاری باهاش راحته.
- ادوبی XD (Adobe XD): یه ابزار دیگه که برای طراحی و تست اولیه خوبه.
- اسکچ (Sketch): بیشتر برای کسایی که مک دارن استفاده میشه.
- کیت طراحی (Design System): یه جعبه ابزار از المانهای آماده مثل دکمهها و رنگها که کار رو یکدست میکنه.
کار تیمی و همکاری
- هندآف (Handoff): وقتی طرح رو میدم به برنامهنویس که کدش کنه.
- اسپرینت (Sprint): یه دوره کوتاه که توش روی یه بخش از پروژه تمرکز میکنیم.
- بازخورد (Feedback Loop): نظر گرفتن از تیم یا کاربرا برای بهتر کردن کار.
فکر میکنم دونستن این اصطلاحات فقط نصف راهه؛ مهم اینه که بتونیم تو پروژهها ازشون درست استفاده کنیم و هر روز یه چیزی به تجربهامون اضافه کنیم. امیدوارم این نوشته به دردتون خورده باشه!